زندگي نامه استاد مرحوم حسينعلي رقوي شاعر باصفاي روستايمان
بنام خداوند جان آفرین
چندین بهار پيش دراولين روز فروردين 1311در روستاي عمارت از توابع شهرستان فريمان کودکی دیده به جهان گشود که او را حسین علی نامیدند. پدرش محمد افضل طبيبي حاذق و مردي متدين و عارف مسلك بود. طبعي موزون داشت ودستي در شعر. درهمان كودكي از نعمت مادر محروم شد و جاي مادر را نامادري گرفت. درهفت سالگي به همراه خانواده و به اجبار رضا خان به روستاي مرغزار در جلگه زاوه نقل مكان نمود. كودكي او در مرغزار مقارن با ايام جنگ جهاني دوم بود. قحطي وگرسنگي آن سالها خاطراتي تلخ براي او به يادگار گذاشت. مدتي بعد به مكتب فرستاده شد. تلاوت قرآن را فراگرفت وضمن آن به خواندن كتاب «حافظ» و «جودي» پرداخت . اشعار دلنشين حافظ بارقه هاي شعر و شاعری را در ذهنش شعله ور كرد. پدرش كه از علاقه ي او باخبر شد مشوقش گرديد واو نزد پدرش كه اولين وآخرين استاد او در شعر بود رموز شعر را فرا گرفت:
گلشني داشت ز گلهاي ادب باز مي كـرد برويم هـمه شب
دفتـري ممـلو از اشعار دري جانفـــزاتر زنســیـِم سحري
بعداز آن شــد پدرم استـــادم كرد از دانش خـــود دلشادم
|
درسي سالگي به زادگاهش فريمان رجعت نمود ودر روستاي تقي آباد سكني گزيد و به باغباني در كارخانه ي قند فريمان مشغول شد. شغلي كه تا بازنشستگي در سال 73 به آن ادامه داد.
او شاعري است كه از بطن مردم برخاسته، از رنج آنان رنج برده، ودرهواي آنان نفس ميكشد. سروده هاي او تاريخ مكتوب سرزمين ماست، ودرآن سختي هاي رژيم ستمشاهي، شور وهيجان انقلاب، وفداكاريهاي جنگ به زيبايي تصوير شده است وبا آنها تعهد خود رابه مردم و سرزمينش نشان داده است. پيش از آن، سروده هاي او حكايتي است از آتش شيدايي در دل و مهر خموشي بر لب.
نمي گويم كه هستم از كجايم نباشد خود نمــــايي مدعايم
نمي گويم كه من استـاد شعرم و يا مــلك ادب را كدخدايم
نخواندم درس منطق نزد استـاد به كان علـم درّي كـم بهـايم
ندارم ديــده برانعام مــردم رهـــین منت و لطف خدايم
ز همت كار و زحمت پيشه كردم بود بازوي من مشكل گشايم
و اما در طـــريق مهـــر ورزي بزرگـان ادب را مــي ستايم
مجموعه سروده های وی دربرگیرنده غزلیات، مدایح و مراثی، مناسبت ها، سروده های طنز، و... می باشد. دفتر حاضر بخشی از این سروده هاست . امید می رود در آینده ای نزدیک بخش های دیگری از این مجموعه به دوستداران ادب و فرهنگ تقدیم گردد و آرزوی آن داریم که مورد قبول حضرت حق قرار گیرد.
نظرات شما عزیزان:
یادش گرامی...
[